Twelfth Night “The Story” Translations

شب دوازدهم (۲۰۲۴)

ایلیریا، سرزمین آشوب
در جشنواره پر زرق و برق ایلیریا، موسیقی حقیقتاﱟ «خوراک عشق است». اورسینوی شعبده باز، ملقب به «دوک»، ترانه ای عاشقانه می نوازد، به قصد اینکه قلب «کنتس»، ستاره ی سیرک به نام اولیویا را تصرف کند. اما اولیویا هنوز در سوگ از دست دادن پدر و برادرش است که اخیراﱟ فوت شده اند و هیچ علاقه ای به عشق و عاشقی ندارد.

در همین حال، بر اثر غرق شدن یک کشتی، امواج دختر جوانی به نام ویولا را به ساحل ایلیریا می رساند. او باور دارد که برادر دوقولویش، سباستین، در آن سانحه غرق شده است. ویولا خود را در پوشش مردی جوان به نام سزاریو، جا می زند تا بتواند به عنوان خواننده برای اورسینو کار کند. در قالب سزاریو، ویولا به سرعت نزد اورسینو محبوب می شود، اما خودش به دوک دل می بندد. اوضاع زمانی بغرنج می شود که اورسینو، ویولا را نزد اولیویا می فرستد تا او را برایش خواستگاری کند. اگرچه اولیویا به پیشنهاد اورسینو علاقه ای نشان نمی دهد و در عوض، این سزاریو است که توجه او را به خود جلب می کند!

همینطور که یک مثلث عاشقانه بین اورسینو، اولیویا و ویولا/سزاریو شکل می گیرد، با ورود سایر اعضای خانواده ی اولیویا به صحنه اوضاع بغرنج تر می شود. عموی اولیویا، سر توبی، دوست یاغی تر از خودش، سر اندرو آگوچیک را ترغیب می کند تا از اولیویا خواستگاری کند، اما ین کار او موجب وحشت ماریا، دستیار شخصی اولیویا می شود. البته با وجود تمام اختلاف هایشان، این سه نفر به همراه «فسته» شوخی پرداز صحنه ،برای مبارزه با دشمن مشترک خود یعنی مالیوویا، مدیر صحنه ی سخت گیر اولیویا،  با هم متحد می شوند. برای مزاح، ماریا به دروغ برای مالیوویا از عشق اولیویا به او می گوید و به این شکل او را مجبور می کند تا به گونه ای خاص لباس بپوشد و رفتار کند تا عشقش به اولیویا را ثابت کند.

هنگامیکه سباستین از سانحه ی غرق شدن کشتی جان سالم به در می برد و همراه دوستش آنتونیو به ایلیریا می رسد، آشفتگی ها باز هم بیشتر می شوند. البته آن دو به سرعت راهشان را از هم جدا می کنند، زیرا آنتونیو در ایلیریا مجرم شناخته می شود. در همین هنگام، سر اندرو، پس از اینکه متوجه علاقه اولیویا به سزاریو می شود، او را به یک دوﺋل فرا می خواند. زمانیکه آنتونیو این صحنه را می بیند با تصور اینکه “سزاریو” سباستین است، از ویولا دفاع می کند ولی همان جا توسط ماموران شناسایی می شود و به خاطر جرم های گذشته اش علیه اورسینو دستگیر می شود.

سردرگمی حاکم است، زیرا ویولا و سباستین توسط چند شخصیت به جای یکدیگر اشتباه گرفته می شوند. آیا سردرگمی ها غالب می شوند، یا آنکه همه این ماجراها در دیدار عاشقان با هم ختم به خیر می شوند؟ در جشنواره همراه ما باشید تا به جواب برسید.

십이야 (2024)

무질서의 땅 일리리아
일리리아의 눈부시고 찬란한 카니발 세계에서 음악은 진실로 ‘사랑의 양식’이다. ‘공작’으로 더 잘 알려진 마술사 올시노는 동료 서커스 연기자 올리비아 백작의 마음을 얻겠다는 일념으로 사랑 노래를 작곡한다. 하지만 최근에 아버지와 오빠를 잃은 올리비아는 여전히 슬픔에 빠져있고, 사랑이란 것에는 아무런 관심을 보이지 않는다.

한편, 일리리아 앞바다에서는 배가 난파되어 바이올라라는 젊은 여성이 해안으로 떠밀려온다. 쌍둥이 오빠 세바스찬이 난파 사고에서 익사했다고 믿는 바이올라는 올시노 밑에서 가수로 일하기 위해 세자리오라는 젊은 청년으로 변장한다. 세자리오로 분장한 바이올라는 금세 올시노가 가장 총애하는 사람이 되지만 자신이 그를 사랑하게 되었음을 깨닫는다. 그리고 이는 올리비아에게 구애를 하기 위해 올시노가 바이올라를 대신 보낼 때 상황을 다소 복잡하게 만든다. 바이올라는 올리비아를 방문해 올시노의 마음을 전하려 하지만 올리비아는 올시노가 하고자 하는 말에 흥미를 보이지 않고, 되려 ‘세자리오’에게 관심을 갖기 시작한다!

올시노, 올리비아, 바이올라/세자리오 사이에 삼각관계가 형성되는 와중에 올리비아의 다른 가족 구성원들까지 등장하게 되면서 상황은 곧 더욱더 혼란스러워진다. 올리비아의 삼촌인 토비 경은 올리비아에게 구애해 보라며 자신만큼 제멋대로인 친구 앤드류 에이규치크 경을 부추기고, 이를 알게 된 그녀의 개인 비서 마리아는 경악한다. 삼각관계에 빠진 세 명에게는 말볼리아라는 공통의 적이 있는데, 올리비아를 담당하는 이 예민한 무대 감독에 맞서기 위해 그들은 서로의 입장 차이에도 불구하고 스탠드업 코미디언 페스테와 함께 힘을 합친다. 말볼리아를 놀리고자 마리아는 올리비아의 거짓 사랑 고백을 그녀에게 전하고, 그녀도 올리비아와 같은 마음이라면 특정 방식으로 옷을 입고 행동하라고 알려준다.

사실 난파선에서 살아남은 세바스찬이 친구 안토니아와 일리리아에 오면서 혼란은 더 커진다. 하지만 안토니아가 일리리아에서는 범죄자로 간주되어 이 둘은 금세 각자의 길을 가게 된다. 한편, 올리비아가 ‘세자리오’에게 어떤 마음인지 목격한 앤드류 경은 바이올라에게 결투를 신청한 상태이다. 이를 보게 된 안토니아는 ‘세자리오’가 세바스찬인 줄 착각하여 바이올라를 옹호하고, 이내 경관들의 눈에 띄어 과거 그녀가 올시노를 상대로 저지른 범죄 때문에 체포당한다.

이렇게 다수의 인물이 바이올라와 세바스찬을 서로라고 착각하면서 모든 것이 혼돈에 휩싸인다. 결국 오해가 승리할 것인가? 아니면 이 모든 ‘여정은 사랑하는 이들의 만남으로 끝나게 될 것’인가? 결말은 카니발에 찾아와 직접 확인해 보시길!

Noche de reyes (2024)

ILIRIA, LA TIERRA DEL DESCONTROL
La música es realmente “la llama del amor” en el deslumbrante e iluminado carnaval de Iliria. El mago Orsino (mejor conocido por el sobrenombre de “El duque”) compone una canción romántica con la firme intención de ganarse el corazón de la condesa, una artista circense compañera de él que se llama Olivia. Sin embargo, Olivia sigue de luto debido al reciente fallecimiento de su padre y hermano, por lo que el amor no le genera el más mínimo interés.

Mientras tanto, el mar arrastra a las costas de Iliria a una joven de nombre Viola, que sobrevive a un naufragio. Al pensar que su hermano gemelo Sebastián se ahogó en el naufragio, Viola decide disfrazarse de hombre y adopta el nombre de Cesario con el propósito de lograr que Orsino la contrate como cantante. Con su disfraz de Cesario, Viola pronto se vuelve una de las favoritas de Orsino, pero acaba enamorándose del duque, algo que representa un pequeño inconveniente cuando Orsino manda a que Viola corteje a Olivia en su nombre. No obstante, cuando Viola llega con Olivia para entregarle los mensajes de Orsino, ella no demuestra ningún interés en las palabras de Orsino. Por el contrario, ¡es “Cesario” quien capta su atención!

Conforme se forja el triángulo amoroso entre Orsino, Olivia y Viola/Cesario, parece que el futuro será aún más caótico cuando los demás parientes de Olivia entran a escena. Don Tobías Regueldo, tío de Olivia, anima a Don Andrés de Secorostro, su amigo con un espíritu igualmente indomable, a que corteje a Olivia ante el estupor de María, la asistente personal de Olivia. Pese a sus diferencias, los tres unen fuerzas con el comediante Feste para hacerle frente a un enemigo común: Malvolia, la estricta directora de escena de Olivia. A manera de broma, María envía a Malvolia una declaración de amor falsa a nombre de Olivia, en la que le indica a Malvolia que se vista y se comporte de una manera particular si decide corresponder el afecto de Olivia.

La confusión no acaba ahí, ya que Sebastián, que sobrevivió al naufragio, llega a Iliria acompañado de su amiga Antonia. Sin embargo, no pasa mucho tiempo antes de que ambos tomen rumbos distintos, ya que Antonia es considerada una delincuente en Iliria. Mientras tanto, don Andrés, al darse cuenta de los sentimientos que tiene Olivia por “Cesario”, reta a Viola a que se batan en duelo. Al percatarse de la situación, Antonia defiende a Viola pues piensa que “Cesario” es Sebastián, pero su presencia no pasa desapercibida por los oficiales de la ley, quienes la arrestan debido a sus delitos anteriores cometidos en contra de Orsino.

Los embrollos están a la orden del día pues varios personajes confunden a Viola con Sebastián y viceversa. ¿Alguna vez acabarán los malentendidos o todas estas contrariedades no tendrán un “final feliz”? ¡Acompáñenos en el carnaval para conocer el desenlace de esta historia!