Hamlet “The Story” Translations

هملت (۲۰۲۴)

«بدرود، بدرود هملت، مرا بخاطر بسپار»
هملت، شاهزاده ی دانمارک، برای مراسم تدفین پدرش به السینور بازگشته است، اما پی می برد که مادرش، گرترود، با عمویش کلادیوس ازدواج کرده و حالا این کلادیوس است که پادشاه دانمارک است. آزرده از این تغییرات ناگهانی، هملت افسرده حال، به سوگواری برای پدرش ادامه می دهد، که این امر موجبات نگرانی پادشاه کلادیوس و ملکه گرترود را فراهم می آورد.

هنگامی که دوستش هورشیو به هملت خبر می دهد که روحی سرگردان شبیه به پادشاه فقید در اطراف زمین های السینور دیده شده است، هملت تازه به این فکر می افتد شاید اوضاع دقیقاﱟ همانطور نباشد که به نظر می رسد. هملت مصمم می شود تلاش کند و به شخصه بتواند نظری به روح بیاندازد.

در جایی دیگر، لاﺋوتس، پسر پلونیوس، در هنگام آماده شدن برای بازگشت به فرانسه با خواهرش اوفلیا صحبت می کند و به او هشدار می هد که به علاقه اش به هملت پایان دهد. در این حال پولونیوس گفتگوی آنها را می شنود و متوجه می شود که هملت به دخترش علاقه دارد، او نیز اوفیلیا را از هر گونه دیداری با هملت منع می کند.

آن شب، هملت، هورشیو و نگهبان مارکلوس، در اطراف منتظر می مانند، جایی که روح خود را به شمایل پدرش به او نمایان می کند و می گوید که در یک حادثه کشته نشده است، بلکه به دست برادرش کلادیوس به قتل رسیده است. او از هملت می خواهد تا انتقام مرگش را بگیرد. هملت قسم می خورد تا از کلادیوس خونخواهی کند. او هورشیو و مارکلوس را مطلع می کند که رفتاری «مضحک و غیر عادی» از خود بروز خواهد داد و در حالی که خود را به دیوانگی می زند،  نقشه اش را عملی می کند.

«دیوانگی در بزرگان نباید بدون مراقبت رها شود»
روز بعد، دو دوست قدیمی و هم مدرسه ای هملت، روزنکرانتز و گیلدن استون به السینور می رسند. کلادیوس آنها را فراخوانده است تا بتوانند بر هملت نظارت داشته باشند زیرا رفتار عجیب و غریبش توجه کلادیوس، گرترود همچنین اوفیلیا و پلونیوس را به خود جلب کرده است.  تقریبا همان موقع یک گروه موسیقی به السینور می رسد و هملت فرصت را برای اجرایی کردن نقشه اش مناسب می بیند. هملت از نوازندگان می خواهد قطعه ای را بنوازند که وقایع قتل پدرش را تداعی کند تا بتواند واکنش کلادیوس را مشاهده کند. هنگامی که در میانه ی اجرا کلادیوس محل را به سرعت ترک می کند، هملت مطﻣﺌﻦ می شود که دیگر تمامی شواهد لازم برای گناهکار دانستن عمویش را دارد.

آنچه بعد از این رخ می دهد، افسانه ای سوگناک است پر از خیانت، قتل، دسیسه های سیاسی و انتقام که چندین نسل از خوانندگان را مسحور خود کرده است.

햄릿 (2024)

“햄릿, 잘 있거라, 잘 있거라. 나를 잊지 말아다오”
덴마크의 왕자 햄릿은 아버지의 장례식에 참석하기 위해 자신의 집인 엘시노어 성으로 돌아오지만, 어머니 거트루드가 삼촌 클로디어스와 혼인했고 이제는 삼촌이 덴마크의 왕이라는 사실을 알게 된다. 이러한 상황이 벌어졌다는 사실에 충격을 받아 우울증에 빠진 햄릿은 아버지의 죽음을 계속 애도하고, 클로디어스 왕과 거트루드 왕비는 이를 대단히 걱정스럽게 여긴다.

세상을 떠난 햄릿 선왕을 닮은 유령이 엘시노어 성 경내를 떠돈다는 소식을 친구 호레이쇼가 전하자 햄릿은 사실 성안에서의 상황이 보이는 그대로가 아닐 수도 있다는 것을 깨닫기 시작한다. 그리고 햄릿은 이 유령을 잠깐이라도 직접 보고야 말겠다고 결심한다.

다른 곳에서는 폴로니어스의 아들 레어티스가 프랑스로 돌아갈 채비를 하면서 동생 오필리아와 대화를 나눈다. 레어티스는 사랑을 표하는 햄릿으로부터 거리를 두라며 그녀에게 주의를 주고, 이를 우연히 들어 햄릿이 딸에게 구애를 하고 있었다는 사실을 알게 된 폴로니어스는 오필리아에게 햄릿과 더는 시간을 보내지 말라고 명령한다.

그날 저녁, 햄릿과 호레이쇼 그리고 경비병 마셀러스는 성 밖에서 유령을 기다리고, 그곳에서 유령은 햄릿에게 자신이 햄릿의 아버지의 혼령임을 밝힌다. 그는 햄릿에게 자신이 사고로 죽은 게 아니라 되려 자신의 동생인 클로디어스에게 살해당했다고 알려주며 자신의 죽음에 대한 복수를 해달라고 햄릿에게 부탁한다. 햄릿은 클로디어스에게 복수할 것을 맹세하고, 계획을 실행에 옮기는 동안에는 ‘괴상한 행동’을 하며 미친 사람 연기를 할 것임을 호레이쇼와 마셀러스에게 일러준다.

“지위 높은 자들의 광기를 그대로 두어서는 아니 되오”
다음 날, 햄릿이 학교에 다닐 당시 친구였던 로젠크란츠와 길든스턴이 엘시노어에 도착한다. 오필리아와 폴로니어스뿐만 아니라 클로디어스와 거트루드 또한 햄릿이 이상하게 행동한다는 것을 알게 되면서 햄릿을 지켜보는 일을 맡기고자 클로디어스가 로젠크란츠와 길든스턴을 부른 것이다. 그리고 곧이어 한 무리의 음악가들이 엘시노어에 도착하는데, 이때 햄릿은 자신의 계획을 실행할 수 있는 기회를 포착한다. 그는 부왕의 살해 장면을 모방한 내용의 노래를 공연하도록 음악가들에게 요청하여 클로디어스의 반응을 살피고자 한다. 공연 도중 클로디어스가 자리를 황급히 떠나자 햄릿은 삼촌이 선왕을 살해했다는 것을 확신할 수 있는 모든 증거를 찾았다고 믿는다.

이후 벌어지는 일들은 여러 세대에 걸쳐 관객을 사로잡은 배신, 살인, 정치적 음모, 그리고 복수에 관한 비극적인 이야기이다.

Hamlet (2024)

“ADIÓS, ADIÓS, HAMLET. Y NO ME OLVIDES”
Hamlet, príncipe de Dinamarca, regresa a su hogar Elsinore por el funeral de su padre, sólo para enterarse de que su madre Gertrudis contrajo matrimonio con su tío Claudio, quien se ha convertido en rey de Dinamarca. Afligido por los lamentables acontecimientos y sumido en la melancolía, Hamlet sigue de luto por la muerte de su padre, hecho que preocupa al rey Claudio y a la reina Gertrudis.

Hamlet se da cuenta de que tal vez las cosas no sean lo que parecen cuando su amigo Horacio le informa que hay un fantasma que deambula en los terrenos de Elsinore y se asemeja al fallecido rey Hamlet. Hamlet toma la decisión de intentar avistar al fantasma con sus propios ojos.

En otro lugar, Laertes, hijo de Polonio, conversa con su hermana Ofelia mientras alistan su regreso a Francia. Le advierte a Ofelia que mantenga una distancia prudente de Hamlet y no corresponda su amor y, cuando Polonio se entera de la situación y de que Hamlet ha estado cortejando a su hija, le prohíbe a Ofelia que pase más tiempo con Hamlet.

Esa tarde, Hamlet, Horacio y el guardia Marcelo esperan afuera cuando el fantasma aparece ante Hamlet en la forma del espíritu de su padre. El fantasma le dice a Hamlet que no murió en un accidente, sino que fue asesinado por su hermano Claudio, por lo que le pide a Hamlet que vengue su muerte. Hamlet jura que se vengará de Claudio y les cuenta a Horacio y a Marcelo que “adoptará un comportamiento irracional” y fingirá tener demencia mientras lleva a cabo su plan.

“LA LOCURA EN LOS GRANDES NO DEBE PASAR DESAPERCIBIDA”
Al día siguiente, llegan a Elsinore Rosencrantz y Guildenstern, dos viejos amigos de Hamlet de la escuela. Claudio los mandó llamar para que vigilen a Hamlet, cuyo comportamiento errático no ha pasado inadvertido por Claudio, Gertrudis, Ofelia y Polonio. Poco tiempo después también llega a Elsinore un grupo de músicos y Hamlet ve la oportunidad de poner en marcha su plan. Hamlet les pide a los músicos que toquen una canción que narre los acontecimientos de la muerte de su padre para que ver qué reacción genera en Claudio. Cuando Claudio sale súbitamente a mitad de la presentación, Hamlet cree que tiene todas las pruebas que necesita para inculpar a su tío.

Lo que prosigue es una trágica epopeya de traición, asesinato, intrigas políticas y venganza que sigue vigente en el gusto del público de todas las edades.